خاطره| پس از شهادت فرزندم يكسال در اتاقش را باز نكردم!
به گزارش خبرنگار نوید شاهد تهران بزرگ، شهید "جعفر اکبری تیرآبادی" ششم اردیبهشت ماه سال 1336 تبریز دیده به جهان گشود. پدرش میرزاعلی مادرش خدیجه نام داشت. او که تحصیلاتش را تا مقطع پنجم متوسطه قدیم ادامه داده بود بود و در کمیته انقلاب اسلامی عضو بود. مبارزات شهید در نشر افکار اسلامی و پخش اعلامیه های امام خمینی، شرکت در جلسات و سخنرانی بود. و در پنجم بهمن ماه سال 1357 در راه مبارزه برای پیروزی انقلاب اسلامی به شهادت رسید. پیکر این شهید والامقام در بهشت زهرا آرام گرفته است. درادامه خاطرهای کوتاه از زبان پدر شهید را میخوانید.
پدر شهيد"اکبری تیرآبادی" در خاطرهای از او روایت میکند:
جعفر چون قرآن تدريس میكرد، يک روز ساواكیها آن را گرفتند و خيلي كتکش زده بودند، به طوریکه همه دست و پاهايش زخم شده بود.
بعد از آن چون خيلی كوچک بود، آزادش كرده بودند. شهید تیرآبادی به قدری زيبا و با صوت قرآن را تلاوت میكرد كه همه لذت میبردند. به گونهای که بعد از شهيد شدنش، يكسال در اتاقش را باز نكرده بودم.
همچنین پدر شهید در خاطرهای دیگر روایت میکند: یک روز به خانه آمد وگفت؛ پدر من میخواهم به جبهه بروم گفتم، پدرجان من میخواهم براي تو زن بگيرم ولی او گفت؛ پدر وقتی من از جبهه آمدم و انقلاب پيروز شد، بعد برایم زن بگيرید که هرگز این موضوع به سرانجام نرسید.
منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران بزرگ
انتهای پیام/